بازخورد درباره این کالا
0
امتیاز از 0 رای

0دیدگاه

مشخصات

ناشر

ناشر مولف

نویسنده

محمدرضا حدادپور جهرمی

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1401

نوبت چاپ

بیست و پنجم

تعداد صفحات

308

نمایش بیشتر- بستن
بانک کتاب گیتامهر

در انبار موجود نمی باشد

  • ارسال توسط پیک بانک کتاب گیتامهر و پست
ناموجود
بروزرسانی قیمت: 16 آبان 1403
آیا قیمت مناسب تری سراغ دارید؟
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

نقد و بررسی

کف خیابون

مشخصات

ناشر

ناشر مولف

نویسنده

محمدرضا حدادپور جهرمی

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1401

نوبت چاپ

بیست و پنجم

تعداد صفحات

308

نمایش بیشتر - بستن

کتاب کف خیابون مستند داستانی نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی, توسط انتشارات مولف به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات فارسی, داستان های فارسی، رمان فارسی، مستند داستانی

حدود ساعت هشت شد اما خبری از آنها نبود . قانون صبر حکم می کرد که همچنان صبور باشم و حوصله ام سر نرود . حالا مثلا چه کاری واجب تر از آنها داشتم ؟! خب هیچی ! پس باید صبور و بیدار باشم ببینم چی پیش می آید ؟!

رفتم سراغ ماشین ، همینطور که می رفتم طرف ماشین ، دیدم که یک آژانس بدون پلاک ، دم در هتل ایستاد !! 

بدون پلاک بودنش خیلی ذهنم را درگیر کرد . چون آن چند روز سابقه نداشت چنین ماشینی دم در هتل ! 

شصتم خبردار شد که خبرهایی هست . نشستم داخل ماشین ، دیدم راننده آژانس بی پلاک از ماشین پیاده شد و رفت داخل هتل ، چیزی نگذشت که آمد بیرون ، اما این بار با چهار نفر آمد بیرون بعله … خودشان بودند ، راننده با عفت و فائزه و ندا و زهره از هتل آمد بیرون !

سوارشان کرد ، عفت جلو نشست ، آن سه نفر هم عقب نشستند و راه افتادند . 

رفتند و من هم دنبالشان ، مثل سایه دنبالشان بودم ، شوکرم را به باطری ماشین وصل کردم تا از شارژش مطمئن شم . 

حدود نیم ساعت رفتیم ، وارد محله ای شدیم که همه تابلو ها و نشانه هایش و اسامی اش به زبان انگلیسی بود ! 

خیلی با احتیاط فاصله ام را از آنها زیاد کردم ، چون وقتی در خیابون های شلوغ ، فاصله کم می شود ، احتمال لو رفتن تعقیب و یا گم شدن سوژه هم بالاتر می رود !

محله ای زیبا با ساختما های بزرگ و شکیل با کلی تابلوی انگلیسی . پیاده شدند سر کوچه 31 پیاده شدند . اما راننده پیاده نشد . من هم با بدبختی جای پارک پیدا کردم . اما می ترسیدم برم سمت کوچه 31 ! 

راننده داشت از آینه عقبش ، اطرافش را چک می کرد .

مجبور شدم صبر کنم . صبر کردم تا راننده گورش رو گم کند و برود ! پیاده شد و ماشین را به یکی دیگر داد و پشت سر آن چهار نفر رفت .

من زود یک عکس از راننده و ماشینش گرفتم .

به دو تا مسئله فکر می کردم یکی اینکه تا شعاع دید راننده جدید گم نشود ، نباید به طرف کوچه 31 رفت ؛ دوم اینکه قطعا خیابون ها و کوچه ها دوربین دارد و نباید مثل بچه های که مامانشان را گم کردند ، برم آنجا و گیج بازی در بیاورم ! 

تصمیم گرفتم بروم آن طرف خیابان ، مغازه لوازم آرایشی توجه م را جلب کرد رفتم و چند لحظه ای جلوی ویترینش ایستادم ، دقیقا آن مغازه روبه روی کوچه 31 بود .

تصمیم گرفتم همان مسیر را ادامه بدهم و به نگاهی بسنده کنم که  اما … تا برگشتم … وقتی یادم میاد ، تپش قلبم را حس می کنم ، تا برگشتم دیدم در فاصله یک متری ام راننده اول ایستاده و زل زده به من ، دست راستش توی پالتوش بود ، دست چپش را آورد جلو و با زبان سلیس فارسی بهم گفت …

امتیاز کاربران به:

کف خیابون (0نفر)
کیفیت ساخت
0
ارزش خرید به نسبت قیمت
0
امکانات و قابلیت ها
0
سهولت استفاده
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش

محصولات مشابه