نقد و بررسی
حقوق شهروندیمشخصات
ناشر
ساکو
نویسنده
کورش صفرکوپایه
قطع کتاب
وزیری
نوع جلد
شومیز
سال چاپ
1394
نوبت چاپ
دوم
تعداد صفحات
200
کتاب حقوق شهروندی نوشته کورش صفرکوپایه, توسط انتشارات ساکو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: علمی و کاربردی,حقوق, قوانین و مقررات در حقوق شهروندی
جنگ جهانی دوم نمونهای بارز از خشونت علیه اموال و اشخاص است که جنایات جنگی اروپاییان در اتحادیه جماهیر شوروی، لهستان، ژاپن، آلمان توسط نازیها بارزترین آنها به شمار میروند. اعمالی از جمله غارت، تجاوز، قطع عضو، قتل و حبس از مردمان اروپا افرادی خشن و سخت ساخت و این رفتارهای خشونت آمیز سالها پس از جنگ جهانی دوم، زمزمه مردم جهان بوده است. پیدایش اعلامیه حقوق بشر جرقهای نو در اذهان عمومی در سطح ملی و بینالمللی بود که یادآور حقوق انسانی و موجب تقلیل انگیزه خشونت انسانی میباشد. بدین وصف کشورها و افراد در جامعه بینالمللی و جوامع داخلی به دنبال آن بودند که در این اعلامیه به حقوق انسانی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، مدنی به صورت خاص و جزیی توجه گردد. این اعلامیه مقدمهای بود برای ظهور حقوق شهروندی در جوامع سیاسی به نحوی که کشورها با در نظر گرفتن این حقوق در قوانین اساسی خود مفاهیم حقوق بشر را به مفاهیم حقوق شهروندی نزدیک نمودند تا جایی که چنین به ذهن خطور کند که حقوق بشر همان حقوق شهروندی است تا این که کتابهایی در این حوزه به رشته تحریر درآمد و آن چنان مطالب به نظریهها و مصادیق حقوق بشر شباهت دارد که گاه حقوقدانان را به تردید میاندازد آیا حقوق بشر و حقوق شهروندی دو مصداق در یک مفهوم است؟ باید برای درک بهتر این تفاوت بین واژه «نوع بشر» و «شهروند» قائل به تفکیک شد.
در فرهنگ لغت، بشر به معنای انسان و مردم است بدون اینکه گویای وابستگی به گروه یا جمعیت خاص داشته باشد. پس هنگامی که از حقوق بشر تعبیری میکنیم یعنی یک انسان را بدون توجه به وابستگی او مورد حمایت قرار میدهیم در حالی که شهروند حکایت از یک رابطه و وابستگی به گروه یا جمعیت یا جامعه دارد. پس هنگامی که از حقوق شهروندی میگویند یعنی حمایت حقوق افرادی مورد بحث قرار میگیرد که وابستگی به یک جمعیت یا جامعه خاص دارد. پرواضح است که منظور، حمایت یک فرد وابسته به جامعه، دارای شکل و قواعد پیچیدهای میباشد چون تعریف این حمایت و این نوع فرد و این جامعه در یک قانون مورد تدقیق قرار گرفته است. بنابراین جامعه مورد نظر یک جامعه معمولی و کوچک نیست بلکه یک جامعه سیاسی و پیچیده است که فرد خود را در ابعاد مختلف مورد حمایت قرار میدهد. پس قدرتی که فردی را در چنین جامعهای مورد حمایت قرار میدهد قدرت عادی نیست زیرا این قدرت، قدرت سیاسی و از برترین قدرتها است. پس چنین تعبیر میشود که شهروند فرد ساکن یک شهر نیست که بدین فرض فرد ساکن روستا از دایره حمایت خارج شود بلکه شهروند هر فردی از یک جامعه سیاسی است که دارای حقوق و وظایف متقابل میباشد. اینجاست که افراد و گروههایی در کشورهای اروپایی به این باور رسیدند که زمان ظلم و تعدی و سکوت در برابر ناملایمات پایان یافته و با اعتراضات خود صاحبان قدرت را متقاعد کردند تا حقوق آنان را که دارای رابطه سیاسی با کشورشان میباشند در ابعاد متعدد مورد حمایت قرار دهند. بدین شیوه قوانین اساسی کشورها با اختصاص دادن فصولی از قانون اساسی این حقوق را مورد شناسایی قرار دادند و به تدریج کشورهای غیر اروپایی که اتفاقا از اعضای جامعه ملل متحد بودهاند آن را پذیرفتند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مطابق اصل چهارم درصدد است قوانین خود را با تکیه بر موازین اسلامی تهیه و تصویب نماید، با عنایت به تأکیدات و دستورات اسلامی و با تغییراتی در جزئیات این حقوق فصل سوم خود را با عنوان حقوق ملت به حمایت از شهروندان خود اختصاص داده است.
مباحث حقوق شهروندی
- کلیات
- قوانین و مقررات در حقوق شهروندی
- اشخاص در حقوق شهروندی
- مصادیق حق در حقوق شهروندی
0دیدگاه