نقد و بررسی
ای کاش بینی من هم سبز بود انتشارات مهرسامشخصات
ناشر
مهرسا
نویسنده
مکس لوکیدو
مترجم
لیلا کاشانی وحید
قطع کتاب
خشتی
نوع جلد
شومیز
سال چاپ
1397
نوبت چاپ
سوم
کتاب ای کاش بینی من هم سبز بود نوشته مکس لوکیدو با ترجمه لیلا کاشانی وحید, توسط انتشارات مهرسا به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات و روانشناسی, ادبیات داستانی, داستان های کودکانه انگلیسی قرن ۲۰ م, داستان کودک 6 تا 12 سال
داستانی مناسب برای گروه سنی 7 تا 77 سال
با مقدمه ای از دکتر غلامعلی افروز
«بینی سبز! چقدر احمقانه» پانچلو با خودش فکر کرد داشتن بینی سبز او را سریعتر، باهوشتر یا قویتر نمیکند، بلکه فقط او را شبیه بقیهی مردم شهر میکند. چطور ممکن است کسی بخواهد بینیاش را رنگ کند، در حالی که ایلای (سازندهی آدمچوبیها) آنها را به دلیل خاصی، متفاوت از یکدیگر ساخته است.
زمانی رسید که پانچلو دیگر به دیدن ایلای نمیرفت و کمکم بینی رنگشده چندان به نظرش احمقانه نمیآمد. چون بینی رنگشده او را شبیه دیگر ومیکیها میکرد. پانچلو بیش از هر زمان دیگری نیاز داشت صدای سازندهاش را بشنود که میگفت: «من در هر شرایطی تو را دوست دارم و همیشه به تو کمک خواهم کرد تا به همان شکلی برگردی که تو را ساخته بودم.»
ما هم درست شبیه پانچلو، گاهی میخواهیم همرنگ جماعت شویم تا در جامعه مقبول باشیم. این نیاز، ما را مجبور میکند تا خودمان را به شکل دیگران درآوریم، شبیه آنها رفتار کنیم و تصور کنیم اگر اینطور نباشیم، از طرف جامعه طرد خواهیم شد!
درسی که پانچلو به سختی آموخت، بیش از پیش به ما نشان میدهد که پایبندی به آنچه که هستیم و آنگونه که آفریده شدهایم، اهمیت فراوانی دارد. این داستان یادآوری میکند که اگر به شکلی بیهمتا ساخته شدهایم، حتماً دلیل خاصی دارد؛ از این مهمتر، خاطرنشان میکند در این دنیا کسی هست که همواره ما را دوست دارد و به ما یاری می دهد تا وجود بینظیرمان شکوفا شود.
0دیدگاه