نقد و بررسی
شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردیمقارن ایامی که ابنرشد در مغرب جهان اسلام از فلسفه دفاع میکرد و موضع فلاسفۀ مشائی را تثبیت مینمود در مشرق اسلامی، فلسفه دیگری در حال تکوین بود که با فلسفۀ مرسوم فرسنگها فاصله داشت. این فلسفه نوعی اندیشه و نحوی از شهود بود که آن را حکمت اشراقی نام نهادهاند. مبدع این فلسفه و مبتکر این مکتب در دورۀ اسلامی جز شهابالدین سهروردی شخص دیگری نیست. در میان فلاسفه و متفکران اسلامی شیخ شهابالدین سهروردی از موقعیتی خاص برخوردار است. افق دید و منظر شهود سهروردی بسیار وسیع و گسترده است؛ به عقیدۀ وی انس پیشینیان با واقعیت و درک آنان از حقیقت بیشتر و روشنتر از متأخران بوده است؛ و در برخی از کلمات قصار یا جملههای کوتاهی که از قدما به ارث رسیده معانی بزرگی نهفته است که در صدها کتاب و دفتر متأخران مانند آن را نمیتوان یافت. تأثیر و نفوذ افکار سهروردی در آثار متفکران بعد از وی بههیچوجه قابل انکار نیست، نشان اندیشههای سهروردی در آثار خواجه نصیرالدین طوسی و صدرالمتألهین شیرازی چیزی نیست که با سهولت و آسانی بتوان از آن گذشت. نویسندۀ این کتاب که از استادان برجستۀ فلسفۀ اسلامی است در صدد برآمده که مواضع فکری سهروردی را بررسی کند و گوشههایی از اندیشۀ تابناک این فیلسوف اشراقی را روشن نماید.
0دیدگاه