نقد و بررسی
غروب بت هامشخصات
ناشر
نیک فرجام/ ایرمان
نویسنده
فردریش نیچه
مترجم
مجتبی نیک سرشت
قطع کتاب
رقعی
نوع جلد
شومیز
سال چاپ
1401
نوبت چاپ
چهارم
تعداد صفحات
120
کتاب غروب بت ها نوشته فردریش نیچه ترجمه مجتبی نیک سرشت توسط انتشارات نیک فرجام به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه، حنبه های روانشناسی، عرفان
نشان دادم که سقراط چطور مردم را شیفته خود می کرد به نظر دکتر یا ناجی می امد لازم است ادامه دهیم و به اشتباهی اشاره کنیم که در باورش به عقلانیت به هربهایی وجود داشت فلاسفه و معلمین اخلاق سر خود کلاه می گذارند که گمان می کنند با به راه انداختن جنک با تباهی می توان خود را سالم از آن بیرون کشید. رهایی و فرار از این مهلکه از توان آن ها خارج است. هرآنچه کهه تحت عنوان رستگاری یا رهایی انتخاب می کنند خودش توصیف دیگری از تباهی است. تنها بیان را تغییر می دهند و از آن خلاص نمی شوند سقراط یک سوتفاهم بود. تمام اخلاقیات بهبودی همچنین اخلاقیات مسیحی یک سوتفاهم ود روشن ترین روشنایی روز عقلانیت به هر بهایی زندگی صاف و آگاه و همراه با مراقبت بدون غریزه و در نبرد با غریزه خودش یک بیماری دیگر است و به هیچ وجه راهی برای برگشت به فضیلت سلامتی و سعادت ندارد اینکه باید با غرایز جنگید نسخه ای برای به تباهی رفتن است تا زمانی که زندگی در جریان است سعادت همان غریزه است.
نکات برگزیده از کتاب
- کاری که شادمانی در آن دست اندر کار نباشد، هرگز درست از آب در نمیآید.
- در زخم زدن نیز نیرویی شفابخش هست.
- آنچه مرا از پای در نیاندازد، قویترم میسازد.
- یا بشر یکی از خطاهای خداست، یا خدا یکی از خطاهای بشر!
- یاور خود باش تا همه یاورت باشند.
- اگر آدمی برای “چرایی” زندگانی خود پاسخی داشته باشد، کم و بیش با هر “چگونهای” میسازد.
- ما با خیالبندی یک زندگانی دیگر، یک زندگانی بهتر، در حقیقت در حال انتقام گرفتن از این زندگی هستیم.
- اندیشمندترین مردمان، اگر که دلیرترین نیز باشند، دردناکترین بلاها را از سر میگذرانند که هیچ کس نگذرانده است.
- آزادی یعنی بی اعتنا شدن به دشواری و تهیدستی، و حتی نسبت به زندگی؛ یعنی آمادگی برای قربانی کردن همه چیز در راه آرمان خویش، از جمله قربانی کردن خویش.
0دیدگاه