نقد و بررسی
آفتاب در حجابمشخصات
ناشر
کتاب نیستان
نویسنده
مهدی شجاعی
قطع کتاب
رقعی
نوع جلد
شومیز
سال چاپ
1402
نوبت چاپ
سی و هفتم
تعداد صفحات
180
کتاب آفتاب در حجاب نوشته مهدی شجاع, توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات, داستان دینی, رفتار و درونیات حضرت زینب
پریشان و آشفته از خواب پریدی و به سوی پیامبر دویدی .بغض ، راه گلویت را بسته بود ، چشم هایت به سرخی نشسته بود . ، رنگ رویت پریده بود ، تمام تنت عرق کرده بود و گلویت خشک شده بود ، دست و پای کوچکت میلرزید و لب ها و پلک هایت را بغض کودکانه ، به ارتعاش وا می داشت خودت را در آغوش پیامبر انداختی و با تمام وجود ضجه زدی .پیامبر ، تو را سخت به سینه فشرد و بهت زده پرسید چه شده دخترم ؟ تو فقط گریه می کردی
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش میبرد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونهاش کمتر دیده شده. داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز میشود: چشمهای اشکآلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی:«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت میکند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…» داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و… آغاز میشود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان میرسیم: «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام…»
0دیدگاه