نقد و بررسی
حسن صباححسن صباح
نویسنده: منوچهر دبیرمنش
ناشر: دنیای کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1231
اندازه کتاب: وزیری سلفون – سال انتشار: 1391 – دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
در کشاکش با ترکان خاتون بانوی ملکشاه
در این کتاب، داستانی تاریخی درباره «حسن صبّاح»، فرقه اسماعیلیه و درگیریهای آنها با حکومت وقت بر سر به دست گیری قدرت درج شده است. هدف از تدوین کتاب حاضر، آشنایی مخاطب با بخشهایی از تاریخ ایران و شناخت بهتر فرقه اسماعیلیه و رهبر آنها است.
نگارنده در این اثر با استفاده از قالب رمان میکوشد گوشههایی از مبارزات «حسن صبّاح» و پیروان وی را با حکومت مرکزی ایران بیان کرده و تلاشهای این فرقه را در غلبه بر «ترکان خاتون» که به صورت غیرمستقیم بر ایران حکومت میکند، شرح دهد. وی در این راستا به نقش مهم «قلعه الموت» در پایداری اسماعیلیون و پیروزیشان در نبردهای متعدّد اشاره کرده و تمام تلاش خود را در ارائه تصویری روشن از این برهه تاریخ ایران به کار میبندد.
…می خواستم زنده بمانم و به دردانه عشق بورزم ، به او فکر کنم و با خیال او خوش باشم .در آن موقع با این که می دانستم عشق من عشقی بی حاصل و بی ثمر است و تحت سیطره قدرت و نیروی مرموز علی صباح به صورت مجسمه ای بلا اراده درآمدم و دردناک تر از آن مورد تحقیر شخص دردانه قرار گرفتم .
چون باز هم خود را خزانه دار ونگهبان ثروت دردانه می دانستم به زندگی خود علاقمند بوده و نمی خواستم بمیرم.دوست داشتم زنده بمانم و به دردانه خدمت کنم و به همین جهت از رفتن به حضور ملکشاه اکراه نداشتم بلکه می ترسیدم! می ترسیدم که او از عدم توفیق من خشمگین شده و فرمان قتلم را صادر کند یا دستور دهد مرا به زندان فراموشخانه ،آنجا که زندگان در شمار مردگان در می آیند بیندازد…
0دیدگاه