بازخورد درباره این کالا
0
امتیاز از 0 رای

0دیدگاه

مشخصات

ناشر

روزنه

نویسنده

مهرداد قیومی بیدهندی

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1394

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحات

48

نمایش بیشتر- بستن
بانک کتاب گیتامهر
موجود در انبار
  • ارسال توسط پیک بانک کتاب گیتامهر و پست
Original price was: 55,000 تومان.Current price is: 25,199 تومان.
بروزرسانی قیمت: 23 مهر 1403
آیا قیمت مناسب تری سراغ دارید؟
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

نقد و بررسی

ده حکایت معماری

مشخصات

ناشر

روزنه

نویسنده

مهرداد قیومی بیدهندی

قطع کتاب

وزیری

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1394

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحات

48

نمایش بیشتر - بستن

کتاب ده حکایت معماری نوشته مهرداد قیومی بیدهندی, توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: فنی و مهندسی, مهندسی معماری, داستان‌هایی را با محور حرفه معماری

ده حکایت معماری» یا «المختار من نوادر اخبارالعمار» دربردارنده ۱۰ حکایت به قلم مهرداد قیومی بیدهندی( -۱۳۳۸) استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این کتاب با زبانی تاریخی و نزدیک به زبان سده‌های پنجم و ششم، داستان‌هایی را با محور حرفه معماری آفریده است. چنانکه در مقدمه گفته، راوی خیالی این داستان‌ها، بنّایی جوان از اهالی کاشان است که به امر پیر و مرادش برای مصاحبت با معماران ذاکر و سالک خراسان راهی نیشابور و هرات شده و این حکایت‌ها دامنی است پرگل که او اصحاب را هدیه کرده است. او کار را از دبیری آغاز کرده و سپس معمار شده است؛ و از همین رو، برخلاف دیگر معماران، اهل نوشتن است و با آنچه دبیران در قلم آرند آشناست.

در یکی از حکایت‌های کتاب می‌خوانیم:

«شامگاه یکشنبه بیست‌وچهارم شوال بود که به نشابور بازرسیدم؛ بعد دو هفته صحبت بزرگان هرات و زیارت گور پاکان آنجا. به سرای خویش نرفتم و به مزگتی درشدم در کنار درِ عدنانی، تا در آنجا بیتوته کنم، که رسول گفت، علیه‌السلام، که چون شبانگاه از سفر بازآیید، راست به سرای مشوید. سحرگاه خواستم به خانۀ خویش شوم و جامه دیگر کنم، که شوق دیدار شیخ مجدالدین بازم داشت. راست به مزگت آدینه شدم، که می‌دانستم شیخ نماز بامداد به جامع گزارَد. نماز به جماعت در پس شیخ بوالقاسم جنید گزاردیم که سالیانی بود که در مزگت آدینۀ نشابور امامی می‌کرد.

در پی نماز، شیخ را در میان صفوف جستم و عاقبت در پس ستونی یافتم، در ذکر تعقیب. درنگ کردم تا سر برداشت. چون مرا دید، شادمان شد و بر سرم بوسه داد. گفت: گرد راه ننشانده به جامع آمده‌ای؟ گفتم: شوق دیدار شیخ از خانه و گرمابه بازم داشت.»

امتیاز کاربران به:

ده حکایت معماری (0نفر)
کیفیت ساخت
0
ارزش خرید به نسبت قیمت
0
امکانات و قابلیت ها
0
سهولت استفاده
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش

محصولات مشابه