بازخورد درباره این کالا

نمی توانی به من آسیب بزنی

0
امتیاز از 0 رای

0دیدگاه

مشخصات

ناشر

نیک فرجام/ ایرمان

نویسنده

دیوید گاگینز

مترجم

فروزنده دولت یاری

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1400

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحات

336

نمایش بیشتر- بستن
بانک کتاب گیتامهر

در انبار موجود نمی باشد

  • ارسال توسط پیک بانک کتاب گیتامهر و پست
ناموجود
بروزرسانی قیمت: 14 آبان 1403
آیا قیمت مناسب تری سراغ دارید؟
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

نقد و بررسی

نمی توانی به من آسیب بزنی

مشخصات

ناشر

نیک فرجام/ ایرمان

نویسنده

دیوید گاگینز

مترجم

فروزنده دولت یاری

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

سال چاپ

1400

نوبت چاپ

اول

تعداد صفحات

336

نمایش بیشتر - بستن

کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی نوشته دیوید گاگینز ترجمه فروزنده دولتیاری توسط انتشارات نیک فرجام به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: روانشناسی، سرگذشتنامه، موفقیت

بخشی از متن کتاب

غذا خوب بود؛ ولی با اینکه شش‌ هفت سال بیش‌تر نداشتم می‌دانستم که شامِ خانوادگیِ ما در مقایسه با دیگر خانواده‌ها فرمالیته و مزخرف است. به علاوه، باید سریع می‌خوردیم و وقت نبود از آن لذت ببریم؛ زیرا ساعت هفت عصر درها باز می‌شدند و دیگر حق وقت تلف‌ کردن نداشتیم. باید سر جای خود می‌بودیم و وسایل نیز باید آماده می‌بودند. پدرم مانند کلانتر بود و وقتی پایش را داخل اتاقک دی‌جی می‌گذاشت بر ما کاملاً تسلط داشت. با چشمی تیزبین همه‌ی اتاق را بررسی می‌کرد. اگر خطایی کرده بودیم، فریادش به گوش‌مان می‌رسید یا گاهی هم مشتش.

آن سالن زیر نورهای سقفی چیز خاصی به نظر نمی‌آمد؛ اما وقتی او نورها را کم می‌کرد، نورهای تزیینیِ قرمز رنگ در میدان می‌درخشیدند و در گوی‌های آینه‌ایِ گردان منعکس می‌شدند و جذابیت رولر دیسکو را بیش‌تر می‌کردند. آخر هفته‌ها و شب‌ها، صدها اسکیت‌باز با ازدحام از در داخل می‌شدند. اکثراً خانوادگی می‌آمدند و برای ورودی سه دلار و برای اسکیت نیم دلار می‌پرداختند و وارد زمین می‌شدند.اجاره‌ی اسکیت‌ها و مدیریت کل آن ایستگاه با من بود. چهارپایه را مثل چوبِ زیربغل با خودم همه‌جا می‌بردم. بدون آن، مشتریان نمی‌توانستند مرا ببینند! اسکیت‌های بزرگ زیر پیشخوان و سایزهای کوچک‌تر بالا بودند و باید از قفسه‌ها بالا می‌رفتم و این باعث خنده‌ی مشتریان می‌شد. مادرم فقط صندوق‌دار بود و ورودیه را دریافت می‌کرد. برای ترانیس، پول همه‌ چیز بود. وقتی مردم وارد می‌شدند آن‌ها را می‌شمرد و هر لحظه درآمدش را حساب می‌کرد و برای همین، وقتی بعداز تعطیلی کار، به‌ سراغ صندوق می‌رفت تقریباً از داخل آن خبر داشت. به‌ نفع‌مان بود که پول‌ها همه سر جای‌شان باشند.

مباحث کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی

  1. باید یک آدم معمولی می شدم
  2. حقیقت تلخ است
  3. ماموریت غیرممکن
  4. ترور روحیه
  5. ذهن رویین تن
  6. ملاک بردن جام نیست
  7. قوی ترین سلاح
  8. استعداد لازم نیست
  9. طرفه ای در میان طرفه ها
  10. درس های باخت
  11. چه می شد اگر

امتیاز کاربران به:

نمی توانی به من آسیب بزنی (0نفر)
کیفیت ساخت
0
ارزش خرید به نسبت قیمت
0
امکانات و قابلیت ها
0
سهولت استفاده
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش

محصولات مشابه