نگرش صحیح کلید موفقیت در زندگی

کتاب نگرش صحیح کلید موفقیت در زندگی (مجموعه کتاب های روانشناسی 3) نوشته کیت دی هرل ترجمه محمدابراهیم گوهریان توسط انتشارات چاپ و نشر بازرگانی به چاپ رسیده است

موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت در زندگی، راه و رسم زندگی

کلماتی که می‌گوییم شکل‌دهندهٔ نگرش ما هستند، بنابراین برای ایجاد شرایط مناسب برای رسیدن به  موفقیت، باید آگاهانه زبانی را بکار بگیریم که ما را به این هدف برساند. زمانی که اشتباهی می‌کنیم، اگر به خود بگوییم: «من هیچ‌وقت کاری را درست انجام نمی‌دهم»، این احتمال که در تلاش‌های بعدی‌مان هم شکست بخوریم بالا می‌رود؛ درحالی‌که وقتی پی می‌بریم دچار اشتباهی شده‌ایم اگر به خود بگوییم: «من تصمیم‌های درستی می‌گیرم و از هر تصمیم، مطلب تازه‌ای می‌آموزم»، آنگاه به مرور و با کسب تجربه‌های تازه ، در زندگی قوی‌تر خواهیم شد. همه ما گاهی وقت‌ها دچار اشتباه می‌شویم – اگر اشتباه نمی‌کردیم، هیچ‌گاه نمی‌توانستیم کاری را به پایان برسانیم اما نگاه  ما به چنین اشتباهاتی است که تعیین می‌کند تسلیم خواهیم شد یا آن اشتباه فرصتی برای پیشرفت بیشتر ما خواهد بود.

اگر متوجه تأثیر کلماتی که در زندگی روزانه‌ استفاده می‌کنیم باشیم، به جای استفاده از کلمات و واژگانی ک نیرو و انگیزه را تحلیل می‌برند، از کلمات نیروزا و قدرت‌آفرین استفاده می‌کنیم و زمانی‌که از چنین کلمات پرقدرتی استفاده می‌کنیم، کم‌کم شروع به خلق همان زندگی‌ای خواتهیم کرد که آرزویش را داشتیم. بله، کلمات، به‌تنهایی، راهنمای رسیدن به موفقیت می‌شوند.

کتابی نگرش صحیح، کلید موفقیت در زندگی، به شما نشان‌خواهد داد که نگرش صحیح، یکی از کلیدهای اصلی یک زندگی موفق است. توجه داشته باشید که نگرش شما همه واکنش‌ها و پیامدهای آنچه را که انجام می‌دهید، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد – در نتیجه، نگرش مثبت به شما یاری خواهد کرد که راه زندگی‌ را با موفقیت انتخاب و طی کنید، در حالی‌که نگرش‌های منفی، شما را به مسیرهای ویرانگری می‌کشاند که در پایان باعث شکست خواهند شد.

بخشی از متن کتاب

هدف، یعنی یک مقصود، غایت، خط پایانی یک مسابقه.

همزمان با تکرار این عبارات، آن‌ها را باور کنید و بپذیرید. تصورکنید خصوصیتی را که می‌گویید، دارا هستید. دقت‌کنید که صدا و بدن شما چطور به هر «من» گفتن، پاسخ مثبت می‌دهد:

1. من به اهمیت مشخص کردن اهدافم در زندگی واقفم.
2.  من قدرت دست‌یابی به اهدافم را دارم.
3. من شبانه‌روز برای رسیدن به اهدافم در تلاش هستم.
4. من برای رسیدن به همه هدف‌هایم احساس مسئولیت می‌کنم.
5.  من یک «تنظیم‌کننده هدف» هستم؛ آن‌ها را می‌نویسم، مرور می‌کنم و به آن‌ها می‌رسم.

صرف‌نظر از چگونگی و شرایط زندگی‌تان، می‌توانید به اهداف خود دست یابید. اخیراً مطلبی درباره زنی ۷۳ ساله خواندم که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بود و سن بالای او برایش مشکلی به‌وجود نیاورده بود. او به‌سادگی هدفش را مشخص کرده بود که می‌خواست یک فرد تحصیل‌کرده شود و به آن هم رسید.

مثالی شبیه به آن از مایک‌روث‌برگ، مؤسّس یک شرکت سرمایه‌گذاری که شرکتی تجاری با فعالیت جهانی‌ست، می‌آورم. مایک همواره افراد زیادی را می‌دید که مشتاقانه به کسب و کار او می‌پیوستند، امّا تعداد اندکی از آنان می‌توانستند به تعهد اولیه خود عمل کنند. وقتی پسرخوانده او، جیم، خواست وارد این حرفه شود، مایک به او اخطار کرد که برای شروع چنین کاری پول قابل توجهی مورد نیاز است، چرا که می‌بایست تا زمانی که سرمایه‌گذاری او به مرحله سوددهی برسد، چند سال اول را از جیب بخورد. اما جیم در جواب گفت که با تلاشی که خواهد کرد، احتمالاً مشکلی نخواهد داشت و سپس یک دفتر کار کوچک در کلرادو افتتاح کرد. در طول سال اول، جیم یکی دو معامله انجام داد که درآمد نسبتاً خوبی برایش داشت. جیم به تلاش پیگیر خود ادامه می‌داد و سال بعد، دفتر کارش سودآوری بهتری برایش داشت و چنین به‌نظر می‌آمد که موفقیت او ادامه دارد. جیم در هر ماه قراردادهایی می‌بست و معاملاتی انجام می‌داد که مایک آن‌ها را تقریباً غیرممکن و دور از ذهن می‌دانست. اما در کمال تعجب مایک، جیم هر بار موفق می‌شد که معاملات بهتر و بزرگ‌تری انجام دهد.