نقد و بررسی
کتاب نیروی حال راهنمای بیداری معنویمشخصات
ناشر
ذهن آویز
نویسنده
اکهارت تله
مترجم
مسیحا برزگر
قطع کتاب
رقعی
نوع جلد
شومیز
سال چاپ
1402
نوبت چاپ
بیست و پنجم
تعداد صفحات
352
کتاب نیروی حال راهنمای بیداری معنوی نوشته اکهارت تول با ترجمه مسیحا برزگر, توسط انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه و عرفان, مطالعه تطبیقی ادیان, واکنش ها، حالات، افکار، احساسات، ترس ها
کتابی که می خوانید نیروی حال اثری است از اکهارت تول با ترجمه مسیحا برزگر. کتاب حاضر خواننده را به زندگی در زمان حال و رهایی از روزمرگی می کشاند؛ مولف از حقیقتی به نام زمان حال پرده برداری می کند و بر دروغی به نام آینده خط می کشد، آینده ای که فکر کردن به آن اضطراب، نگرانی و غم را مهمان ما می کند و وجودمان را از لذت درک اکنون محروم می سازد. کافی است لحظاتی ذهنمان را خاموش کنیم و به عبور لذت بخش هوا از ریه های مان تمرکز داشته باشیم، محیط اطرافمان را بهتر ببینیم و از آن چه که اطافمان جریان دارد بهترین استفاده را ببریم.
بخشی از کتاب
نیروی لحظهی حال چیست؟
نیروی لحظه حال چیزی نیست، مگر نیروی حضور تو. نیروی لحظهی حال، آگاهی توست که از صورتهای گوناگون فکر رهایی پیدا کرده است.
لیکن، فقط در لحظهی حال است که می توانی از پس گذشته برآیی. هرچه بیش تر به گذشته بپردازی، گذشته را بیش تر تقویت می کنی و از دل آن «خود»ی دروغین را بیرون می آوری. اشتباه نکن: توجه لازم است، اما نه به گذشته به عنوان گذشته. توجهی خود را به حال معطوف کن؛ به رفتار، واکنشها، حالات، افکار، احساسات، ترس ها، و آرزوهای خود در لحظهی حال. گذشته در تو هست. اگر به اندازه کافی در لحظه حال حضور داشته باشی و همهی آن چیزها را ناظر باشی -نه با انتقاد، تجزیه و تحلیل و قضاوت، بلکه بدون قضاوت- آنگاه می توانی، با توسل به نیروی لحظهی حال، گذشته را محو کنی. با کند و کاو در گذشته نمیتوانی «خود» را بیابی. تو خود را با حضور در لحظهی حال مییابی.
آیا مفید نیست که گذشته را بشناسیم و بدانیم که علت بعضی از کارهایی که می کنیم چیست، چرا بدین روش واکنش نشان میدهیم، یا چرا ناخودآگاه غم و اندوه می آفرینیم، الگوهایی برای روابطمان می سازیم، و غیره؟
هرچه بیش تر واقعیت حال خویش را میشناسی، این نکته را میفهمی که علت رفتارهای شرطی شدهی تو چیست -برای مثال، چرا روابط تو تابع بعضی از الگوهاست- و بدین سان، ممکن است چیزهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است به یاد بیاوری و آن ها را شفاف تر ببینی. این، خوب و مفید است، اما بنیادی نیست. حضور توست که بنیادی ست. همین حضور است که گذشته را محو می کند. حضور، عنصر اساسی تحول بنیادی ست. بنابراین، در بند فهم گذشته نباش، همان گونه که هستی، حضور داشته باش. گذشته تاب حضور تو را ندارد. گذشته فقط در غیاب توست که باقی می ماند.
0دیدگاه